دانلود آهنگ و چیزی غمینتر از آهنگ آمرف تو محسن نامجو
شنبه - 12 نوامبر 2022
هم اکنون از برو تو موزیک ♪ دانلود اهنگ و چیزی غمینتر از آهنگ آمرف تو با صدای محسن نامجو به همراه تکست و بهترین کیفیت ♮
Download Old Music BY : MHSN NAMJV | V CHYZY GHMYNTR AZ AHNG AMRF TV With Text And 2 Quality 320 And 128 On Boro2Music.ir
امان از دستت ای مقام معظم برتری ♮❥
مقام از دستت ای امان معظم که مقام از تو بر آید از دستت
دستت! ♮❥
فغان از تو بر آید ای مقام که امان تو می دهی
نمی دانم مربوط به کدام موسیقی مقامی هستی ♮❥
چه کس تو را ساخته؟ کیان نواخته اند؟
خود من مربوط به کدام موسیقم که مقامی نیست آن ♮❥
که مقامی نیست مرا در کوی قائم مقامان جهان
ای برهم رساننده ی دو خط حتی موازی ♮❥
که هیچ کس را چون تو خداوند نکرده است نزدیکی
نزدیکی! ♮❥
گویند حکایت به این جا رسید که فرزندانش سوراخ سنبه های تمام راز آلودگیش را عیان کرده اند
امان از دستشان ♮❥
گویند بریده است و از همه بریده، صد و بیست و چهار هزار زن خویش را طلاق داده که عشق پیریش تو بودی و آن جیر پماران
امان از دستت ♮❥
گویند فرزندانش همه تباه شده اند و خلاف میکنند و تو را برگزیده است برای روزهای پیریش
برای روزهای پیریت تا در آغوش هم به حال دشمن گریه کنید ♮❥
چه راز آمیز ترینی است نزدیکی های او با تو و عشق انسانی تو به توهم یک همسر
چه رازآمیز! ♮❥
تو کدبانوترین زن خداوندی
آن چنان که برایت محمد را نیز حتی طلاق داد ♮❥
و آن فرزندان که از شکم تو زاده اند همه ماده اند
مادگانی چون من ♮❥
سهم ارث ما نیم است و باید چون تو خانه دار شویم
به امید آنکه خداوند شبی از شبها به بالین تک تکمان بغلتد ♮❥
خود من از آن دخترانم
از آن مادگان بی مقام که بی مربوط هستم به هر نوع موسیق چون تو ای مادرم ♮❥
سرورم
مقام معظم سروری ♮❥
نمیدانم کدام ژن در من نفوذ کرد که شوهرت یا توهمش هیچگاه به بسترم نیامد
من عاشق فرزندان خلافکار تباه شده بودم از همان زمان خودم نیز ♮❥
آخر شوهرت مرا باکره گذاشت
دیدی؟ ♮❥
که چیزی از این غمینتر نیست
چیزی غمینتر از بی پناهی پیوند معصومانه ی تو و شوهر پیرت ♮❥
و چیزی غمینتر از خوشبختی ناب آنان که نامشان را دشمن تر از حتی نام من به یاد داری
و لذتی شهوانیست در تلفظت از آن عیان ♮❥
دشمن حتی نیم نگاهی هم به من و تو نمی اندازد
و چیزی غمینتر از این هم حتی ♮❥
و چیزی غمینتر از آهنگ آمرف تو
ای مقام! ای معظم! ای رهبری! ♮❥
معونت از آن توست
آه، الهاکم التکاثر ♮❥
معونت از آن توست
آه، الهاکم التکاثر ♮❥
که آوخ میچکد از چشمم
ز شر این همه هیاهوی علیل ♮❥
چه ماراست بس؟
چه ماراست بس؟ ♮❥
چه این دویدن و بلعیدن ماراست پس؟
معونت از آن توست ♮❥
آاااه، الهاکم التکاثر
حتی رنج ♮❥
حتی زرتم المقابر
حتی حضور بی غش ♮❥
آی گلادیاتورهای پارک وی
آی صف ساکن آهن ♮❥
چیدمان حسرت
نیزه ها بردار، که دم غروب است ♮❥
جا نماند خود نمای کسی ز پارک، ز وی
نیزه ها بگذار، که دم غروب است ♮❥
جا نماند خود نماز کسی ز جوانمرد قصاب، ز شهر ری
معونت از آن توست ♮❥
آه، الهاکم التکاثر
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس ♮❥
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس ♮❥
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بخندید بر صفا ♮❥
آی گلادیاتورها بگریید بر درد ها
آی گلادیاتورها بیفتید روی زن ♮❥
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من ♮❥
آی گلادیاتورها بغرید روی هم
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم ♮❥
آی گلادیاتورها فرعیه در برین
آی گلادیاتورها شرعیه در بیارین ♮❥
آی گلادیاتورها سمیه پخش کنین
آی گلادیاتورها هرویینه تخس کنین ♮❥
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس ♮❥
آی گلادیاتورها بخندید بر صف ها
آی گلادیاتورها بگریید بر در ها ♮❥
آی گلادیاتورها بیفتید روی زن
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن ♮❥
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من
آی گلادیاتورها بغرید روی هم ♮❥
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم
آی گلادیاتورها فرعیه در برین ♮❥
آی گلادیاتورها شرعیه در بیارین
آی گلادیاتورها سمیه پخش کنین ♮❥
آی گلادیاتورها هرویینه تخس کنین
♮❥
♮❥
امان از دستت ای مقام معظم برتری ♮❥
مقام از دستت ای امان معظم که مقام از تو بر آید از دستت
دستت! ♮❥
فغان از تو بر آید ای مقام که امان تو می دهی
نمی دانم مربوط به کدام موسیقی مقامی هستی ♮❥
چه کس تو را ساخته؟ کیان نواخته اند؟
خود من مربوط به کدام موسیقم که مقامی نیست آن ♮❥
که مقامی نیست مرا در کوی قائم مقامان جهان
ای برهم رساننده ی دو خط حتی موازی ♮❥
که هیچ کس را چون تو خداوند نکرده است نزدیکی
نزدیکی! ♮❥
گویند حکایت به این جا رسید که فرزندانش سوراخ سنبه های تمام راز آلودگیش را عیان کرده اند
امان از دستشان ♮❥
گویند بریده است و از همه بریده، صد و بیست و چهار هزار زن خویش را طلاق داده که عشق پیریش تو بودی و آن جیر پماران
امان از دستت ♮❥
گویند فرزندانش همه تباه شده اند و خلاف میکنند و تو را برگزیده است برای روزهای پیریش
برای روزهای پیریت تا در آغوش هم به حال دشمن گریه کنید ♮❥
چه راز آمیز ترینی است نزدیکی های او با تو و عشق انسانی تو به توهم یک همسر
چه رازآمیز! ♮❥
تو کدبانوترین زن خداوندی
آن چنان که برایت محمد را نیز حتی طلاق داد ♮❥
و آن فرزندان که از شکم تو زاده اند همه ماده اند
مادگانی چون من ♮❥
سهم ارث ما نیم است و باید چون تو خانه دار شویم
به امید آنکه خداوند شبی از شبها به بالین تک تکمان بغلتد ♮❥
خود من از آن دخترانم
از آن مادگان بی مقام که بی مربوط هستم به هر نوع موسیق چون تو ای مادرم ♮❥
سرورم
مقام معظم سروری ♮❥
نمیدانم کدام ژن در من نفوذ کرد که شوهرت یا توهمش هیچگاه به بسترم نیامد
من عاشق فرزندان خلافکار تباه شده بودم از همان زمان خودم نیز ♮❥
آخر شوهرت مرا باکره گذاشت
دیدی؟ ♮❥
که چیزی از این غمینتر نیست
چیزی غمینتر از بی پناهی پیوند معصومانه ی تو و شوهر پیرت ♮❥
و چیزی غمینتر از خوشبختی ناب آنان که نامشان را دشمن تر از حتی نام من به یاد داری
و لذتی شهوانیست در تلفظت از آن عیان ♮❥
دشمن حتی نیم نگاهی هم به من و تو نمی اندازد
و چیزی غمینتر از این هم حتی ♮❥
و چیزی غمینتر از آهنگ آمرف تو
ای مقام! ای معظم! ای رهبری! ♮❥
معونت از آن توست
آه، الهاکم التکاثر ♮❥
معونت از آن توست
آه، الهاکم التکاثر ♮❥
که آوخ میچکد از چشمم
ز شر این همه هیاهوی علیل ♮❥
چه ماراست بس؟
چه ماراست بس؟ ♮❥
چه این دویدن و بلعیدن ماراست پس؟
معونت از آن توست ♮❥
آاااه، الهاکم التکاثر
حتی رنج ♮❥
حتی زرتم المقابر
حتی حضور بی غش ♮❥
آی گلادیاتورهای پارک وی
آی صف ساکن آهن ♮❥
چیدمان حسرت
نیزه ها بردار، که دم غروب است ♮❥
جا نماند خود نمای کسی ز پارک، ز وی
نیزه ها بگذار، که دم غروب است ♮❥
جا نماند خود نماز کسی ز جوانمرد قصاب، ز شهر ری
معونت از آن توست ♮❥
آه، الهاکم التکاثر
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس ♮❥
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس ♮❥
آی گلادیاتورها برینید بر ارس
آی گلادیاتورها بخندید بر صفا ♮❥
آی گلادیاتورها بگریید بر درد ها
آی گلادیاتورها بیفتید روی زن ♮❥
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من ♮❥
آی گلادیاتورها بغرید روی هم
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم ♮❥
آی گلادیاتورها فرعیه در برین
آی گلادیاتورها شرعیه در بیارین ♮❥
آی گلادیاتورها سمیه پخش کنین
آی گلادیاتورها هرویینه تخس کنین ♮❥
آی گلادیاتورها بتازید بر جرس
آی گلادیاتورها برینید بر ارس ♮❥
آی گلادیاتورها بخندید بر صف ها
آی گلادیاتورها بگریید بر در ها ♮❥
آی گلادیاتورها بیفتید روی زن
آی گلادیاتورها بپوشید موی زن ♮❥
آی گلادیاتورها ببلعید هفت من
آی گلادیاتورها بغرید روی هم ♮❥
آی گلادیاتورها بپیچیید جلوی هم
آی گلادیاتورها فرعیه در برین ♮❥
آی گلادیاتورها شرعیه در بیارین
آی گلادیاتورها سمیه پخش کنین ♮❥
آی گلادیاتورها هرویینه تخس کنین
♮❥
♮❥